کدام سبک مدیریتی مناسب کسب و کار شماست؟» پروسه مدیریت در کسب و کارهای ایرانی بخش بندی خاص خود را داشته و می تواند متفاوت از سایر نقاط جهان باشد. در این بین می توان به سه حوزه و تقسیم بندی اصلی اشاره کرد که آگاهی در مورد ویژگی های هریک از این موارد می تواند باعث شناخت بیشتری نسبت به سبک مدیریتی و سیستم اجرایی سازمان تان باشد. این دسته ها به شرح زیر اند :
۱-مدیریت سنتی
۲-مدیریت مدرن
۳-مدیریت بینابینی
حال به شرح و بسط هریک از موارد یاد شده می پردازیم:
۱-مدیریت سنتی
در مدیریت سنتی امور به صورت حجره ای پیش رفته و تمامیت کسب و کار بر پاشنه آشیل یک فرد خواهد چرخید. علیرغم نام سنتی آن در بسیاری از کسب و کارهای امروزی از همین سبک مدیریت استفاده می شود. یعنی تمام امور اجرایی در سازمان به شخص اول ختم می شوند و در صورتی که فرد چند روزی در مجموعه نباشد، تمام یا بخش اعظمی از امور دچار اختلال شده یا به طور کلی مختل می شوند. در چنین سازمان هایی تصمیمات اجرایی به صورت بداهه و بر اساس تجارب گذشته اتخاذ می شوند و به ندرت روش های قدیمی کنار گذاشته می شوند. یعنی اگر برای تبلیغات از کانال ها یا مجاری خاصی (مانند بیلبورد، تلویزیون، تراکت) استفاده می شده، همچنان نیز قسمت عمده بودجه تبلیغاتی شان درهمین مسیر هزینه می شود.
از طرفی در امور مربوط به پرسنل نیز خط مشی در نظر گرفته نمی شود. پرسنل به صورت سنتی طبق فرآیند آگهی ها جذب و وارد سیستم می شوند و هیچ گونه برنامه ای جهت ورود و پرورش پرسنل تدارک دیده نمی شود. عموماً به پرسنل تازه وارد مسئولیت های ساده و پیش پا افتاده ای واگذار شده که اثرگذاری به شدت پایینی خواهند داشت.
عدم تفویض اختیار از دیگر مشکلات این قبیل کسب و کارهاست. مدیر به دلیل مشغله زیاد، امور را با کیفیت و کارایی بالایی پیش نبرده و همین امر باعث خسارات جبران ناپذیری به سیستم خواهد شد. (خروج پرسنل، عملکرد پایین در مقابل خواسته خریداران و...)
در این قبیل سازمانها یا بهتر بگوییم در این سبک مدیریت، حرف اول و آخر را مدیر می زند و تابع نظر شخص خاصی نیست. مگر در شرایط استثناء که تحت تاثیر نورچشمی ها قرار می گیرد!
این قبیل سازمان ها عموماً از یک حد پا فراتر نخواهند گذاشت، چه از نظر ابعاد سازمانی، حجم مبادلاتی و تعداد پرسنل. در این سازمان ها رشد معنا و مفهوم خاصی ندارد و به ندرت شخصی از جایگاه خود به مرتبه بالاتری رشد خواهد کرد و در بیشتر موارد پرسنل پس از ورود به سازمان و طی کردن مدت زمانی از سازمان به دلایل مختلف خارج شده و هیچ وقت علت این ورود و خروج های خارج از عرف و چارچوب های مدیریت بررسی نمی شوند.
در این قبیل سبک های مدیریت، همچنان جنس خوب به تنهایی معرف خود خواهد بود و معتقد به این هستند که جنس خوب خودش فروش می رود! و نیازمند هیچ گونه برنامه ریزی جهت جایگاه سازی و توسعه نمی باشد. موارد بسیاری می تواند جزء ویژگی های این سبک مدیریت قرار بگیرد که بیان تمامیت آن در اینجا نمی گنجد.
۲-سبک مدیریتی مدرن
در این سبک سیستم راهبر مجموعه خواهد بود. این قبیل سبک های مدیریتی به صورت مشارکتی پیش رفته و تصمیم های حیاتی با جلب موافقت حداکثری افراد تاثیرگذار اتخاذ می شوند. از طرفی در این سازمان ها خروج موقت یا دائمی پرسنل و یا حتی خروج مدیریت برای مدت کوتاه آسیب جدی به سیستم وارد نمی کند. تفکیک وظایف یکی از پارامترهای اساسی در این سازمانهاست و بر همین اساس تخصص گرایی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
همچنین جذب و پرورش کارکنان دارای قواعد و قوانین برنامهریزیشده میباشند. سازمان هیچگاه به صورت فورس ماژور اقدام به استخدام افراد نالایق یا اشتباه نمیکند و قبل از اینکه نیازمندی سیستم آَشکار شود، بانک و آرشیوی از مشخصات افراد واجد شرایط وجود دارد. این قبیل سازمانها در طی سال از طریق مجاری مختلف مانند سایت، شبکههای اجتماعی، آگهیهای مستقیم اقدام به جمعآوری اطلاعات کارجویان نموده و در شرایط مورد نیاز از آنها به بهترین شکل ممکن استفاده میکنند. بودجهبندی در این قبیل سازمانها به صورت فصلی و سالانه صورت گرفته و به جز شرایط اضطرار، تمامی روندها طبق برنامههای از پیش تعیینشدهای اجرا میشوند.
توسعه و پیشرفت در این سبک از مدیریت از پیش تعریفشده و افراد با ورود به سازمان روند پیشرفت را مشاهده و یا حس خواهند کرد. تعاملات درون سازمانی نیز براساس چیدمانهای برنامهریزیشده و چارت سازمانی وجود داشته و افراد از وسعت اختیار بالایی در امور مربوط به خود برخوردارند. یعنی در چنین سیستم هایی اهداف بخشها و به تبع آن افراد مشخصشده و آنها در انتخاب یا خلق بهترین مسیر آزاد بوده و میتوانند روندهای دستیابی به اهداف را دستخوش تغییر کنند.
۳-مدیریت بینابینی
اما در سبکهای مدیریتی حال حاضر نوع سومی نیز وجود دارد به نام مدیریت بینابینی (وسط یا میانه). در این سبک از مدیریت ترکیبی از دو روش را میتوان مشاهده کرد. تعارضها و نارضایتیها در این شیوه به بالاترین سطح خود خواهد رسید. از طرفی کارکنان دچار سردرگمیهایی در اختیارات محوله میشوند به عنوان مثال، اختیاری به شخص واگذار میشود (سبک مدرن) و در فرآیندهای اجرایی دخالتهایی وجود دارد و گاهاً مشاهدهشده تصمیمهای تحت اختیار فرد نیز نادیده انگاشته و به راحتی رد میشوند (سبک سنتی). این قبیل سازمانها حتی در شرایطی که با مشاوران حوزه کسب و کار نیز همکاری خود را شروع میکنند، به سختی از روندهای سنتی خود جدا میشوند.
بیشترین درجه مقاومت در مقابل تغییرات از جانب شخص ارشد سازمان اتفاق خواهد افتاد و در صورتی که در هر یک از سبکهای مدیریت سنتی یا میانه قرار دارید، بهتر است نسبت به تغییر سبک مدیریتی خود اقدام کنید، چون تا شما تغییر نکنید، مجموعه متبوعتان تغییر نخواهد کرد و این شما هستید که مسئولیت رشد، توسعه یا شکست سازمان را بر عهدهدارید. در این مسیر میتوانید از کمک مشاوران مجرب یعنی اشخاصی که به مشکلات سازمان شما از بیرون، بدون تعصب و باتجربه بیشتری مینگرند، نیز استفاده کنید. اگر همچنان تمایل دارید به کسب و کار خود در سالهای
آینده ادامه دهید، باید دست به تغییرات مداوم زده و در مسیر بهینه حرکت نمایید.
منبع : modirno.ir